به گزارش فیلم۲۴– محمد مهدی احمدی: شاخصه‌های یک فیلم به چند وجه تقسیم می‌شود و هر فیلمی که بتواند این شاخصه‌ها را عملیاتی کند جایگاهی در بین مخاطب خواهد داشت.

امروزه احترام به مخاطب یک اصل تمام عیار برای یک فیلم یا سریال است و وقت و هزینه مخاطب باید برای فیلمساز مهم باشد. اگر یک فیلمساز توانست این اصول را رعایت کند بلاشک فیلم آن فیلمساز با استقبال عمومی رو به رو خواهد شد و اگر نتوانست این اصول ابتدایی را رعایت کند فیلم آن در بین مخاطب جایگاهی پیدا نخواهد کرد.

اولین شاخصه یک فیلم خوب داشتن یک سناریو قوی و بدون هجویات است که امروزه در بین فیلم بازان معروف به آب بستن است. یعنی هر چقدر که سناریو قوی و داستان دارای محتوا باشد آن فیلم موفق خواهد بود که این مورد در ساخته جمشید محمودی کاملاً هویدا بود؛ زیرا اگر پی و زیرساخت پوست شیر درست نبود امروز این سریال اقبال خوبی پیدا نمی‌کرد.

شاخصه بعدی قهرمان‌سازی در داستان است. اگر داستان شما دارای قهرمان باشد آن داستان نقطه ابتدایی و انتهایی خواهد داشت؛ زیرا در اصل روانشناسی شخصیت‌سازی در یک فیلم می‌تواند مخاطب را با شما همراه کند و مخاطب در ابتدا و انتهای فیلم، خود را در مقام قهرمان داستان متصور خواهد کرد و می‌تواند خود را در موقعیت‌هایی که قهرمان داستان در آن وجود دارد قرار دهد که این موضوع نیز در پوست شیر به درستی رعایت شده است و می‌توان قهرمان داستان پوست شیر را در در قامت نعیم دید.

بیشتر بخوانید: قسمت اول فصل سوم پوست شیر چهارشنبه منتشر می‌شود

سومین شاخصه یک فیلم خوب گیرایی و هیجان داستان است. هر چقدر دقیقه به دقیقه و ثانیه و ثانیه یک فیلم هیجان و اتفاق تازه‌ای داشته باشد به قول معروف می‌تواند مخاطب را در جای خود میخکوب کند و بدون آن که لحظه‌ای از داستان را از دست بدهد.

این شاخصه مهم‌ترین اصل یک فیلم متعادل و خوب است؛ زیرا فیلم باید حرکات سینوس‌وار داشته باشد و اگر این موضوع در داستان و سناریو فیلم وجود نداشته باشد مخاطب بعد از مدتی خسته می‌شود یا فیلم را ر‌ها خواهد کرد. این شاخصه اصلی در سریال پوست شیر وجود داشت یعنی داستان پوست شیر دارای هیجان و گره‌هایی است که در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و این انتظار را در مخاطب به وجود می‌آورد که منتظر قسمت بعدی باشد که رعایت کردن اصل هیجان و ایجاد گره در داستان خود یک تبحر در فیلمسازی به حساب می‌آید و فیلمساز باید بیشتر سراغ این نوع روایت باشد.

شاخصه بعدی که یک فیلم خوب باید آن را داشته باشد و فیلمساز باید آن را رعایت کند رنگ و لعاب است. هر چقدر شما بتوانید رنگ و لعاب فیلمتان را بالا ببرید می‌توانید جاذبه‌هایی برای مخاطب هدفتان ایجاد کنید که این موضوع در پوست شیر نیز دیده می‌شود.

رنگ و لعاب دارای چند وجه است یک وجه آن جاذبه بصری از جمله ( رنگ‌های استفاده شده در تصویر، فضا‌های زیبا و دیدنی و چشم نواز و… ) است که باید در هر فیلمی دیده شود و وجه دوم آن جاذبه فنی و تصویری است. یعنی کارگردان هر چقدر قاب خود را درست و عالی ببندد مخاطب فارغ از اینکه لذت از داستان خواهد برد یک لذت هم از نحوه بسته شدن تصویر و نمایان شدن سوژه خواهد برد.

شاخصه دیگری که باید در داستان یک فیلم دیده شود اصل ماورایی و اتفاق افتادن موضوعاتی باشد که در دنیای واقعی ناممکن است؛ زیرا فیلم و سریال باید نمود اتفاقات ناممکن زندگی واقعی باشد و یکی از موضوعاتی که باعث شد هنر هفتم به وجود بیاید همین امر نمایش اتفاقات ناممکن دنیای واقعی بود. چون مخاطب اتفاقاتی در ذهن یا رویای خود دارد که در دنیای واقعی نمی‌تواند آن را محقق کند که این امر نیز در فیلم یا سریال کاملاً امکان‌پذیر است و هر چقدر فیلم یا سریال به سمت اهداف ناممکن انسان پیش برود می‌تواند مخاطب را به سمت خود جذب کند.

متأسفانه تاکنون این پنج اصل اساسی یک فیلم یا سریال که در دنیا رایج است در سینما یا تلویزیون ایران به ندرت دیده می‌شود یا اصلاً دیده نمی‌شود چه بهتر است که کارگردان‌ها یا فیلمسازان ایرانی بیشتر به اصول یک فیلم خوب و متعادل دقت کنند تا هم مخاطب راضی باشد و هم خود فیلمساز از اثر خود لذت ببرد. باید بدانیم که چشم مخاطب، وقت و هزینه آن برای هر فیلمسازی باید مهم و واجب باشد زیرا مخاطب فارغ از هیاهو‌ها و آرزو‌های دنیای واقعی خود باید در فیلم یا سریال آرزو‌ها و اهداف خود را ببینند.